تبلیغات تلویزیونی، آگهیهای منتشرشده در مجلات و سایتهای ما و نیز بیلبوردهای نصبشده در سطح شهرهای ما یک مشکل عمده دارند:
بیشتر آنها زمخت هستند و میخواهند بدون ظرافت و ایجاد حس کنجکاوی یا تحریک حس زیباییشناسی مخاطبان خود، استفاده از خدمات یا خرید کالایی را توصیه کنند.
در این پست، چند آگهی را با هم مرور میکنیم.
روی هر تبلیغ باید چند ثانیه فکر کنید تا متوجه شوید که آگهی اصلا چه ربطی با محتوای تبلیغاتی سفارش داده شده، دارد!
اما زمانی که قادر به درک مفهوم آگهی شدید، یک حس دلپذیر به شما دست خواهد داد و احتمالا به خلاقیت طراحان آگهیها، آفرین خواهید گفت!
تبلیغ سخنرانیهای TED – وقتی ذهنها سخن میگویند:

تبلیغ چسب زخم:

تبلیغ کاغذ جاذب:

تبلیغ تثبیت کننده عکس کنون

تبلیغ روز جهانی غذا (چنگال به زیبایی حالت یک دست را که برای دریافت کمک دراز شده القا میکند.)

تبلیغ روز پدر توسط مکدونالد (احتمالا سر طاس و در عین حال ساندویچ همبرگر!)

خرسهای قطبی هم میتوانند مانند دایناسورهای منقرض شوند …

خمیردندان سنسوداین

تبلیغ کوکاکولا

خشونت، چاره کار نیست و آثار آن برمیگردد و گریبانگیر میشود …


اگر میخواهید بفهمید که قدرت مکش جاروبرقیها در چه حد است …

لپتاپهایی بسیار سبک، به سبکی ورق کاغذ …

چرا میلیونها دلار را صرف فرستادن کاوشگرها و ماهنشینها کنیم، وقتی تلسکوپهای توانمند ما وجود دارد …

کاهش حافظه را جدی بگیرید …
