۵۰ نمونه مکالمه روزمره و عادی انگلیسی آمریکایی

 

1-She was really regarded as one of the most able students of my English class.

او واقعا یکی از بهترین دانش آموزان کلاس زبان من به حساب می‌آمد.

۲- What attributes should a good manager possess?

یک مدیر خوب باید چه صفاتی داشته باشد؟

۳- His departure / death was abrupt and completely unexpected.

مرگ او ناگهانی و غیر منتظره بود.

۴- I appreciate what you are doing for me.

از کارهایی که برای من انجام میدی ممنون.

۵- Ive no word to express my deep gratitude.

جدا نمی‌دونم چطور از شما تشکر کنم (نمی‌دانم با چه زبانی از شما تشکر کنم).

۶- I don’t have anything to give in return.

نمی‌دونم محبت شما را چگونه جبران کنم.

۷- Dont feel restrained.

معذب نباشید.(راحت باشید).

۸- Every thing clicked back to me at once.

یکدفعه همه چیز یادم آمد.

۹- Who ever said that?.

اصلا کی اینو گفته؟

۱۰- He is a man of influence.

او مرد صاحب نفوذی است.

۱۱- I am not in a good mood today.

امروز زیاد حال و حوصله ندارم.

۱۲- Thanks for your compliment.

از تعریفت خیلی ممنون.

۱۳- When I told them I was a doctor their whole attitude changed.

وقتی به آنها گفتم که من دکتر هستم طرز برخورد همه عوض شد.

۱۴- Whats all the fuss about?

این همه سر و صدا برای چیه؟

۱۵- My mind got distracted for a second.

یک لحظه حواسم پرت شد.




نمونه مکالمات زبان انگلیسی

۱۶- It doesn’t suit you very much.

زیاد بهت نمی‌آید.

۱۷- what a mess!

اه چه گندی!

۱۸- Luck wasnt on their side.

بخت باهاشون یار نبود.

۱۹- No buts and ifs.

دیگه اما و اگر نداره.

۲۰- Do it on private.

به طور محرمانه آن را انجام بده.

۲۱- Bon appetit.

نوش جان!

۲۲- Well have some fun with him.

یه خرده باهاش حال کنیم.

۲۳- Keep it to yourself.

پیش خودت بمونه.

۲۴- Sorry for interruption / interrupting you.

ببخشید که حرف شما را قطع می‌کنم.

۲۵- Thats awfully very kind of you.

این واقعا لطف شما را می‌رساند.

۲۶- I couldnt make sense of what you said.

نتوانستم از چیزی که گفتید سر در بیاورم.

۲۷- I didnt want to offend you.

منظور بدی نداشتم (نمی‌خواستم ناراحتت کنم).

۲۸- Am I making myself understood or not?

می‌توانم منظورم را به شما برسانم یا نه؟

۲۹- I will be back before you know it.

I will be back in a flash

I will be back in a split second

I will be back right away

تا چشم بهم بزنی بر می‌گردم.

۳۰- Fall back.

عقب نشینی کنید.

۳۱- I was stuck in the traffic.

تو ترافیک گیر افتاده بودم.

۳۲- Im so full.

حسابی سیرم.

۳۳- I beg you, I need him.

خواهش می‌کنم؛ من بهش احتیاج دارم.

۳۴- Could you let me off?

ممکن است من را پیاده کنید؟

۳۵- Have you ever noticed?

تا حالا دقت کردی؟

۳۶- Let of my hand.

دستمو ول کن.

۳۷- Dont let the news get out.

اجازه نده خبر به جا‌یی درز پیدا کند.

۳۸- He took a week leave.

او یک هفته مرخصی گرفت.

۳۹- She has a heart feeling toward him.

از او دل پری دارد.

۴۰- It occurred to me suddenly.

ناگهان به ذهنم خطور کرد.

۴۱- Please notify us of any change of address.

لطفا تغییر آدرستان را به ما اطلاع دهید.

۴۲- I will just see you to the door.

تا دم در شما را بدرقه می‌کنم.

۴۳- Try your best.

نهایت سعیت را بکن.

۴۴- He lied about his age.

او در مورد سنش به ما دروغ گفت.

۴۵- Thank you very much. You were a big help.

خیلی متشکرم کمک زیادی کردی.

۴۶- You mean a world to me.

تو برای من یک دنیا ارزش داری.

۴۷- Make yourself at home.

اینجا رو منزل خودتون بدونید.

۴۸- Nice of you to come.

لطف کردید تشریف آوردید.

۴۹- Thats so hard to deal without you.

بدون شما سر کردن خیلی مشکل است.

۵۰- I feel honored to have you as a friend.